وعده کرده بودم 40 شب...
نمیخواهم خلف وعده کرده باشم. من کودکی ترسو، از این همه شلوغی گریزان! دستانت را باز کن، میخواهم در دستانت پنهان شوم...
کلمات کلیدی:
قطار رفته است، تمام ایستگاه رفته است،
تمام این مسافران مرده در عزای تو،
و من سوار بر قطار، به جست و جوی رد پای تو،
به سمت شهرِ پر صدایِ خالی از صدای تو،
قطار رفته است.
فقط تو ماندهای...
کلمات کلیدی:
چه قدر دلم تنگ شده برای آنجا که هیچ کس مرا نمی شناسد جز تو...
کلمات کلیدی: